نقد و آنالیز فیلم Free Guy؛ حلاوت دنیا شمول مجازی

به گزارش ذهن خاکستری، رضا بهکام؛ بی شک عصر حاضر تلفیقی از واقعیت بیرونی و فضای مجازی حاصل از عصر ارتباطاتی است که رویکرد اصلی آن فناوری اطلاعات در امتداد زندگی تکنولوژی زده امروزی است.

نقد و آنالیز فیلم Free Guy؛ حلاوت دنیا شمول مجازی

اگرچه Free Guy یا مرد آزاد در نگاه اول فیلمی سرگرم کننده از جهانی فانتزی به نظر می آید، اما با ورود به آن و هوک (ضربه) قوی فیلمنامه نویس در موضوعات مسلسل وار پیرنگ بیرونی مخاطب را به سرعت وارد جهان فانتزی و سه بعدی خود می نماید. جهان سه بعدی که خود سوژه جهان دوبعدی این روز های رسانه های اجتماعی راسخ بر پلتفرم های تلفن همراه، انواع کنسول بازی های ویدیویی، کجت ها و Pc ها هستند.

زوج نویسندگان فیلمنامه به میزان کافی اغوا کننده نشان می دهد، ترکیب Zak Penn حرفه ای که او را با فیلم های مهمی، چون هالک شگفت انگیز 2008 و مردان ایکس 1 و 2 2003 و 2006 به یاد می آوریم در کنار Matt Lieberman که با تاریخچه کریسمس 1 و 2 2021-2018 و خانواده آدامز 2019 به معروفیت رسید می تواند نوید یک داستان سراسر مهیج را به ارمغان آورد.

لیبرمن که از اعضای شرکت استعدادیابی دپارتمان Creative Artists Agency در کالیفرنیا است، پیش تر به عنوان دستیار نویسنده در والت دیزنی فعالیت می نموده، اما با رشدی سریع به داستان سرا و فیلمنامه نویسی در فضا های پویانمایی سه بُعدی و فانتزی تبدیل می گردد و از سویی زک پِن سناریست امریکایی هم که تبحر خاصی در خلق Super Hero ابرقهرمانان انسان نما دارد، می توانند با گواه گرفتن ایده بازی ویدیویی شهر آزاد با نسبت ابژه های میدانی فیلم و توسعه کاراکتر های بازی با توجه به آنچه از قلم و تصویرگری نویسندگانش بر می آید به تناسبی مهم در قامت فیلمی دست یابیم که پشت لنز تصویربرداری آن کارگردان خوش ذوق کانادایی واقع شده است که با تزریق به میزان جلوه های ویژه بصری و میدانی و تدوین متناظر به نسبت ریتم فراوری شده در اثر، مرد آزاد را فراتر از یک فیلم سرگرم کننده برده و براساس فلسفه بروز دیجیتال و توسعه روزافزون آن در زندگی روزمره انسان معاصر آن را به نسلی نویی بسط می دهد که همواره سیطره جهان دوبعدی و زندگی اِسکرُولی، آن ها را به نماد انسانی سطحی، پرسرعت و کم تحرک در تمدّن بشری امروز صُلب نموده است.

NPC ها یا Non Player Character به واقع کد های نوشته شده بازیگرانی در صحنه بازی های ویدیویی به شمار می فرایند که به اصطلاح پُرکننده پس زمینه صحنه های بازی هستند، همین ایده خام می تواند ایفاگر ایده اصلی فیلم گردد اتفاقی که نویسندگان پلات نهایت استفاده را از آن برده اند تا با بهره مندی از ایده موازی هوش مصنوعی در ربات های هوشمند امروزی آن را توسعه دهند.

خرده پیرنگ دعوای حقوقی میلی راسک اسکریپت نویس بازی های رایانه ای با آنتوان مالک کمپانی سونامی از یک سو و در مقابل نقش دادن به NPC هایی، چون مرد آبی پوش کارمند و بادی نگهبان بانک حین سرقت از بانک به تصادفی آشکار در نقطه عطف اول فیلم بدل می گردد تا جهان واقعی به جهانی مجازی ورود کند و سیطره فضای مجازی در بستر روزمرّگی با جست وجوی عشقی فانتزی به تحولی بر کل اثر سایه اندازد.

رایان رینولدز که تجربه بازی در سری مردان ایکس را دارد و در فیلم های ابرقهرمانی، چون دِدپُول خوش درخشیده اینک با برآیندی از تجربه های پیشین گام به پروژه تازه کمپانی قرن بیستم گذاشته تا با دو نقش اصلی Guy و مکمل Dude به تحولی از نقش آفرینی های خود دست یابد.

نقش اصلی اش که بر پایه قهرمانی انسانی بنا شده و نقش مکملی که برگرفته از ابرقهرمانی خلق شده در جهان بازی های رایانه ای است، تقابل دو نقش در پرده آخر فیلم به نمادی از عناصر بصری نویسندگانش، چون شخصیت های هالک و ددپول می انجامد، ضد قهرمانانی که ارجاعات میزانسنی را دامن می زنند تا بیش از پیش پای مارول کامیکس و استریپ کمیک هایش وسط کشیده گردد.

پروتاگونیست مجازی روایت گای در برابر آنتاگونیست قصه بیرونی آنتوان قد علم می نماید. Taika Waititi در نقش آنتوان با حرکات بداهه در بیان و رفتارش مخاطب فیلم را یک گام به پروتاگونیست های مجازی قصه، گای و مُولُوتف که در مرز مشترک واقعیت و توهم در تردد هستند نزدیک تر می نماید. جهان هرمسی که مانند کش آمدن بازی یویو هر دو کاراکتر مذکور را گاه به بیرون جهان روایت پرتاب و گاه به عمق فانتزی برتابیده از آن غرق فرو می کشد.

موسیقی متن فیلم با راهنمایی موسیقیدان پرکار کانادایی کریستف بِک که موسیقی انیمیشن های سری Frozen را در پفراینده خود دارد هم شایان ذکر است، به غایت او در این اثر متدولوژی خلق موسیقی بازی های ویدیویی را در دستور کار خود قرار داده است تا مخاطب در تعامل با شخصیت ها، خود را در مقاطعی از صحنه های پرکشش در بطن اثر حس کند.

قدر مسلم در امتداد این کش وقوس شنوایی نمی توان از جلوه های ویژه بصری و میدانی آن نام نبرد، تکنیک های بصری VFX که واقع گرایی فیلم را به جهان بازی های رایانه ای آنلاین متصل می نماید.

ساید افکت هایی نظیر اتفاقات درون بازی ویدیویی آنلاین شهر آزاد نظیر توانبخشی، کسب امتیاز و پول و ارتقای سطح بازی برای قهرمان فیلم سویه های سودای اقتصادی دیجیتال در جهانی واقعی امروزی و تحقق رویا های شیرین فردیت در جامعه تکنولوژی زده را تقویت و انسان معاصر را بار دیگر به انسان مصرفی اسیر چنگال مدرنیته محاط می نماید، هر آنچه عطش مصرف گرایی و زندگی لوکس (لاکچری) را به کام او شیرین می نماید، اتفاقی که با یاری رسانه های اجتماعی بر بستر تلفن های همراه، نسل جوان را به پدیده جهانی شدن Globalism رهنمون می نماید.

دیالوگ های فرامتنی چون: کل جهان یک بازیه، جهان صفر و یک واقعیه، من یک تقلب هستم هم برگرفته از اندیشه ترسناک جهان دوبعدی خود را به عمق دیالوگ های متنی روایت می چسباند تا با جهان نمایشی و سطحی محور هم راستا شویم.

کلید اتصال دو فضای مجازی و واقعی در فیلم عنصر رئالیسم جاودیی یعنی عینکیست که کاراکتر های گای و بادی با استفاده از آن به سیاهچاله مجازی و طعم شیرین آن ورود نموده تا با قدرت گرفتن، از خمودی ناشی از روزمرّ گی فائق آیند.

آن ها با تجهیز قدرت جادویی مبتنی بر بازی ویدیویی به المان نمایی معروفیت با یاری رسانه های اجتماعی در دهکده جهانی آغشته می شوند. در این بین طراحی صحنه فیلم بر پایه فانتزی مواجش و مبتنی بر آکسسوار های بازی های رایانه ای به تحولی در نظام زندگی لوکس مابانه در واقعیت می تازد تا کماکان اندیشه تجمل گرایی در صدر حمله به اذهان نسل نو قرار گیرد.

تیم قلابی ها (Fake) یا NPC ها با یاری گای و دستیارش بادی رفته رفته کلیشه های رایج رفتاری را شکسته و به فضای کنشمند درون بازی ویدیوی مفروض گام می نهند تا جایی که مورد توجه اینفلوئنسر های شبکه های معروف جهانی که خود از پدیده های این روز های جهان دیجیتال هستند قرار گیرند تا این فرایند به موجی سنگین علیه آنتاگونیست قصه تبدیل گردد تا او را به خشم و واکنش باز دارد.

فیلم در این بازه به خلق انگیزه و فراوری انرژی مجازی در بستر رویداد های اجتماعی شانه می زند تا رویکرد رسانه های جمعی را بیش از همواره انعکاس دهد. فرایندی که به جدا شدن انسان معاصر از واقعیت های بیرونی و ژرف نگری در مضامینی، چون عشق و زندگی و ایثار و نظایر آن سایه افکنی می نماید.

بخش پایانی و نقطه اوج فیلم هم از جهتی شایان ذکر است: آنتوان با تخریب سِروِرهای بازی در زیرزمین شرکت به قطع اتصال جهان بیرونی و مجازی دامن می زند و هر بار که تیشه به سرور ها می زند با تخریب مجازیت و توهمات موجود، بخش هایی از آسمان آبی جهانی واقعی هویدا می گردد؛ اتفاقی که به تهی شدن از معنا در جهان امروزی پهلو می زند.

منبع: فرارو
انتشار: 8 آبان 1400 بروزرسانی: 8 آبان 1400 گردآورنده: greymind.ir شناسه مطلب: 232

به "نقد و آنالیز فیلم Free Guy؛ حلاوت دنیا شمول مجازی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نقد و آنالیز فیلم Free Guy؛ حلاوت دنیا شمول مجازی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید